Lexique FA - Persan | فارسى
	44 notices	
	
	- 
		
		 پناهندگی panohandegui
 - 
		
		 پریفیکتور prefektour
 - 
		
		 قهوه qahwa
 - 
		
		 قرار qarar|وعده wa’da
 - 
		
		 قاچاقبر qôtchôqbar
 
  		Définition - 
		
		
		
		
		
		
		
  		
				
	
	
		l’asile
  		Définition - 
		
		
		
		
		
		
		
  		
				
	
	
		نهادی که مسئول رسیدگی به وضعیت اقامت مهاجران است. بخشی از نظام اداری وزارت کشور فرانسه که مسئول رسیدگی به امور یک استان است. مهاجرین برای کارهای اداری و کسب اجازه اقامت به این نهاد مراجعه می کنند
préfecture
  		Définition - 
		
		
		
		
		
		
		
  		
				
	
	
		café
  		Définition - 
		
		
		
		
		
		
		
  		
				
	
	
		rendez-vous, convention
  		Définition - 
		
		
		
		
		
		
		
  		
				
	
	
	شخصی که به تنهایی یا در قالب یک گروه به مهاجرین خدماتی را برای عبور از مرز در ازای دریافت پول ارائه می دهد
le passeur